پیامگیر شعرا
>پیغام گیر تلفن شاعران بزرگ,
>>>>>>
>>>>>> پیغام گیر فردوسی
>>>>>>نمی باشم امروز اندر سرای
>>>>>>که رسم ادب را بیارم به جای
>>>>>به پیغامت ای دوست گویم جواب
>>>>چو فردا بر اید بلند آفتاب
>>>>
>>>>
>>>>پیغام گیر خیام
>>>>این چرخ فلک عمر مرا داد به باد
>>>>ممنون توام که کرده ای از من یاد
>>>>رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش
>>>>آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد
>>>>
>>>>
>>>>پیغام گیر منوچهری
>>>از شرم به رنگ باده باشد رویم
>>در خانه نباشم که سلامی گویم بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمتزان پیش که همچو برف
>>گردد رویم
>
>پیغام گیر مولانا
>بهر سماع از خانه ام رفتم برون.. رقصان شوم
>شوری برانگیزم به پا.. خندان شوم شادان شوم
>برگو به من پیغام خود..هم نمره و هم نام خود
>فردا تو را پاسخ دهم..جان تو را قربان شوم
>
>
>پیغام گیر بابا طاهر
>تلیفون کرده ای جانم فدایت
>الهی مو به قوربون صدایت
>چو از صحرا بیایم نازنینم
>فرستم پاسخی از دل برایت
>
>
>پیغام گیر حافظ
>رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور
>تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور
>بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام
>زآن زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور
>
>
>پیغام گیر سعدی
>از آوای دل انگیز تو مستم
>نباشم خانه و شرمنده هستم
>به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
>فلک را گر فرصتی دادی به دستم
>
>
>پیغام گیر نیما
>چون صداهایی که می آید
>شباهنگام از جنگل
>از شغالی دور
>گر شنیدی بوق
>بر زبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
>در فضایی عاری از تزویر
>ندایت چون انعکاس صبح آزا کوه
>پاسخی گیرد ز من از دره های یوش